خاطره ای از سردار سرلشکر پاسدار شهید یداله کلهر

در عملیات کربلای ۵ دوست و همرزم صمیمی شهید کلهر به نام سید حسن میررضی به شهادت می رسد. این شهادت برای شهید کلهر خیلی سنگین تمام شد. از آنجا که ارتباط بسیار نزدیک و صمیمی با هم داشتند، بی تابی می کرد و در همان منطقه عملیات داخل نفربر رفته بود و با حزن و اندوه و غم از دست دادن یار نزدیک خود گریه می کرد. رفقا و دوستان هرچه اصرار کردند، او آرام نشد. تا اینکه حاج آقا شهید میثمی او را می بیند، به طرفش می رود و در گوش وی قدری صحبت می کند. شهید کلهر بلافاصله گریه اش قطع می شود و تبسم می کند. پس از اینکه شهید میثمی می رود، دوستان جویای موضوع می شوند. وی می گوید که ایشان در گوش من همان حرفی را گفتند که حضرت رسول اکرم (ص) به حضرت زهرا(س) گفتند و دیری نپایید که همین موضوع به واقعیت پیوست و در مرحله بعد عملیات کربلای ۵ یدالله کلهر به شهدا پیوست. در مراسم وداع با پیکر شهید کلهر در اردوگاه کوثر که در ۱۰ کیلومتری سوسنگرد واقع شده بود، در آن ساعاتی که شهید کلهر را در حسینیه اردوگاه تشییع می کردند، برای نخستین و آخرین بار، چادرهای اردوگاه مورد هجوم نزدیک به ۲۵ فروند هواپیما قرار گرفت و به برکت خون شهید، باعث شد هیچ کس در چادر نباشد، وگرنه تعداد زیادی از رزمندگان به شهادت می رسیدند.