خاطره ای از سردار سرلشکر پاسدار شهید ذبیح الله عاصی زاده اردکانی

شهید عاصی زاده حدود سی دستگاه لودر و بلدوزر به منطقه آورد که شروع کردند به ایجاد خاکریز. در این هنگام سر و کله تانک های عراقی از دور پیدا شد و با گلوله های مستقیم به لودرها و بلدوزرها حمله کردند. با منهدم شدن چند دستگاه از وسایل ما، راننده ها دچار اضطراب شدند. آنها پیاده می شدند و کسی جرئت نمی کرد به احداث خاکریز ادامه دهد. در این هنگام شهید عاصی زاده با عجله خودش را رساند بالای یکی از لودرها و راننده را که در حال پیاده شدن بود نگه داشت. به راننده گفت: بنشین و کارت را ادامه بده، مطمئن باش اگر ترکش بیاید اول به من اصابت می کند. راننده با قوت قلب بیشتری شروع به کار کرد. بقیه هم وقتی این منظره را دیدند پشت دستگاه ها نشستند و با قوت احداث خاکریز را ادامه دادند