خاطره‌ای از امیر سرلشکر شهید غلامرضا مخبری

خطی که قرار بود توسط پیشتازان سپاه شکسته شود، متاسفانه تا صبح شکسته نشد. علتش حضور چند تانک استتار شده دشمن بود که اجازه عبور از پل سابله را نمی‌داد. شهید مخبری با بی‌سیم تماس گرفت و گفت: خط شکسته نشده و ادامه مطلب

خاطره ای از سردار سرلشکر پاسدار شهید رجب علی محمد زاده

شهید علی رمضانی در عملیات بیت المقدس ۲ به گردان آمدند و به خاطر تجربیاتشان معاون آقا رجب شدند. در قسمتی از عملیات بود که بر اثر اصابت خمپاره زمانی، برادر رمضانی و بایرام کریمی به شهادت رسیدند و آقا رجب زخمی ادامه مطلب

خاطره ای از سردار سرلشکر پاسدار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان

پس از فتح پاوه با حکم سردار بروجردی، حاج احمد مسئول سپاه پاوه شد. روزی سوار بر یک جیپ مشغول گشت زنی در شهر بودیم، ناگهان حاج احمد با تعجب گفت: «این کیه؟ » ماشین را نگه داشتم. یک نفر آدم قوی ادامه مطلب

خاطره ای از سردار سرلشکر پاسدار شهید یداله کلهر

در عملیات کربلای ۵ دوست و همرزم صمیمی شهید کلهر به نام سید حسن میررضی به شهادت می رسد. این شهادت برای شهید کلهر خیلی سنگین تمام شد. از آنجا که ارتباط بسیار نزدیک و صمیمی با هم داشتند، بی تابی می ادامه مطلب

از سفرنامه حج سردار سرلشکر پاسدار شهید حبیب الله کریمی

شهید حبیب الله کریمی در سال ۱۳۶۵ به سفر معنوی و پربار حج مشرف شد و سفرنامه حج خویش را مکتوب کرد. … اگر یک میلیون حجاجی که به این شیطان سنگ می زنند، به آمریکا که به گفته امام خمینی شیطان ادامه مطلب

خاطره ای از سردار سرلشکر پاسدار شهید محمود کاوه

وقتی از شناسایی بر می گشتیم، به محمود گفتم: «این برگهای بلوط که توى راهمونه، فردا شب ممکنه کار دستمون بده ها.» لبخند معنی داری زد و گفت: «این دیگه دست ما نیست، کس دیگه ای عملیات رو هدایت می کنه.» شب ادامه مطلب

خاطره ای از سردار سرلشکر پاسدار شهید ناصر کاظمی

یک شب با هم صحبت می کردیم. پرسیدم: «ناصر! دوست داری شهید شوی؟» گفت «بله! شهادت را دوست دارم.» پرسیدم: دوست داری اسیر با جانباز شوی؟ گفت: «برای جانبازی و اسارت آماده نیستم. من دوست دارم شهید شوم. آن هم به یک ادامه مطلب